BABAK 1992 | ||
Once all the scientists die and go to heaven روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند Unfortunately Einstein is the one who has the den ... متاسفانه انشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. Everyone starts hiding except Newton ... همه پنهان شدند الا نیوتون ... Newton just draws a square of 1 meter نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد. Einstein s او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش Newton denies and says I am not out . نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم. He claims that he is not Newton .. او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم. All the scientists come out to see how تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن Newton says I am standing in a square of area 1m squared . نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام... Since one Newton per Meter squared is one Pascal , از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال می باشد [ سه شنبه 90/8/10 ] [ 10:16 عصر ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست...چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت. مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. " مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. " موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند. مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ " [ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 10:30 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
مرغ ،آهنگ جدایی ساز کرد
[ سه شنبه 90/7/19 ] [ 6:0 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |