BABAK 1992 | ||
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 12:43 عصر ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت [ یکشنبه 92/1/25 ] [ 5:49 عصر ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
سلام به دوستان گلم بلاخره این شاخ کنکور رو شکستم و یه رتبه ای که دلم می خواست رو بدست آوردم. از همه دوستانی که در این مدت به من کمک کردن و برای من دعا کردن ممنونم. مخصوصا آجی گلم. بای بای [ شنبه 90/5/15 ] [ 10:11 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
اکسید گشت و سوختیم بس که فیزیک و شیمی آموختیم هی اسید و باز دعوا می کنند خاک عالم بر سر ما می کنند درس چون در مغز داغم می رود می شود فرار و فوری می پرد
بار سنگین فیزیک لج کرده است اهرم ذهن مرا کج کرده است
روز و شب معلوم و مجهول می کنم ذهن خود را اینگونه مشغول می کنم این مسائل که فیزیک بر هم زده مرکز ثقل مرا بر هم زده جبر و مجهولات است آن درد است درد چهره ام از دست جبر زرد است زرد گه گله از دست تانژانت می کنم گه شکایت از کتانژانت می کنم گر بخوانی بیست بار این زیست را ای دریغ هرگز نبینی بیست را از زبان خارجه آشفته ام در سرزنگ زبان من خفته ام قلبم از جغرافیا غمگین شده بس که کوه دارد دلم سنگین شده الغرض ای دوستان من خسته ام در کلاس چون مرغی پر شکسته ام [ شنبه 90/5/15 ] [ 10:5 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
سلام به دوستای گلم من دوباره برگشتم. از همتون بابت پیام هایی که در این مدت دادید ممنون، امیدوارم بتونم جبران کنم. [ شنبه 90/4/11 ] [ 8:56 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |