BABAK 1992 | ||
عشق ، یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم دست در دست هم اصلا ندهیم و نرویم مگر آن وقت که دیوانه و تنها بشویم عینک تیره و تیپ و هیجان و بلوتوث همه جا چشم به راه اس ام اس ها بشویم عشق ، یعنی من و تو ، هیچ نگوییم به هم زیر عینک خرکی محو تماشا بشویم تکیه بر هیچ نهادی ندهیم و خودمان خود کفایی بنماییم و متکّا بشویم گر که دیدیم که پولی به زمین افتاده ست متفاهم ، متبسّم شده ، دولّا بشویم عشق ، یعنی که فقط عاشق پیتزا نشویم گاه بریانی و گاهی لازانیا بشویم نتواند احدی تفرقه ایجاد کند جمعمان را بزند برهم و منها بشویم آنقدر کم شود این فاصله هامان که شود جلوی تاکسی ِ شهری من و تو ، "ما " بشویم عشق ، یعنی من وتو راز دل هم باشیم نه که مشهور تر از وامق و عذرا بشویم چشش از میوه ی ممنوع ؟ - همین باد حلال ! با همین طنز دلی صاحب فتوا بشویم عشق ، یعنی دل من با دل تو جور شود "بشوم " با " بشوی " جمع شود ، تا " بشویم " من و تو پنجره هستیم پر از گرد وغبار شیشه را پاک نماییم که زیبا بشویم نه که آن پنجره باشیم به ماشین طرف وقت آشغال پرانی همه جا " وا " بشویم
[ دوشنبه 90/4/13 ] [ 9:43 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
پیامک زد شبی لیلی به مجنون [ پنج شنبه 90/1/4 ] [ 8:22 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 89/9/13 ] [ 3:9 صبح ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
غیر از فرهنگ منحرف غرب آنهم در دهههای اخیر، در تمامی فرهنگها و ملتها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کموبیش نابهنجار و غیرمتعارف شمرده میشود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر میگیرند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع میدانند. دین زندگیآموز اسلام نیز در این زمینه احکام و مرزهای ویژهای ترسیم کرده است. اسلام روابط بین دوجنس مخالف را در چارچوب خانواده جایز و خارج از آن را سبب انحراف اخلاقی و فساد فردی و اجتماعی میداند. البته این سخن به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و ارتباطهای متعارف و ضروری کاری، علمی، فرهنگی و... نیست. بلکه در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از روابط عادی خارج شده و بهسوی دوستی و گفتوگوهای طولانی کشیده شود.
آرمانها و انگیزهها<\/h3>آمارها همگی از فرجام ناخوب دوستیهای میان دختر و پسر خبر میدهند؛ بیشتر دختران، با هزاران احساس و آرزو و امید با پسری دوست میشوند و با خود میاندیشند که این جوان عاشق مرا خوشبخت خواهد کرد یا میپندارند پسری که به آنها ابراز علاقه کرده همان فرد ایدهآل و رویایی آرزوهای آنهاست؛ غافل از اینکه در بیشتر پسران انگیزه دوستی و ارتباط، حس کنجکاوی، رقابتجویی، فخرفروشی در میان دوستان، ارضای شهوات و خوشگذرانی است. چه بسا اگر پسری هم از روی صداقت با دختری دوست شود، معلوم نیست ایا ویژگیهای اخلاقی و دینی و خانوادگی مناسبی داشته باشد یا نه.
واقعیت و حقیقت<\/h3>
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |