BABAK 1992 | ||
از چشمهای من هیجان را گرفته اید این روزها عجب خودتان را گرفته اید با این سکوت و نگاه و غضب به چشم حرف و کلام و دهان را گرفته اید حرف بدی نمی زنم اما شما به فحش از این غزل تمام بیان را گرفته اید اردیبهشت نیست که اردی جهنم است لبهای سرختان که دهان را گرفته اید خانم جسارت است ببخشید یک سوال ! با اخمتان کجای جهان را گرفته اید ؟ خانم شما که درس نخواندید پس کجا ؟ کِی د کترای زخم زبان را گرفته اید ؟ خانم جواب نامه ندادید بس نبود ؟ دیگر جرا کبوترمان را گرفته اید ؟ خانم اجالتاًً برویم آخر غزل نه اینکه وقت نیست امان را گرفته اید... [ یکشنبه 92/1/25 ] [ 5:54 عصر ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |