درگذشت استیو جابز : مرگ مرشد دنیای «سیلیکون ولی» - BABAK 1992
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

BABAK 1992
 
لینک دوستان

رسانه‌های دنیا (بامداد پنج‌شنبه به وقت ما) اعلام کردند که استیو جابز درگذشته است.

در اعلامیه مختصری که از سوی اپل منتشر شده است، آمده است:

اپل یک نابغه خلاق و رؤیایی را از دست داده است و دنیا دچار فقدان یک انسان شگفت‌انگیز شده است.

آنهایی از ما که بخت کافی برای شناخت و کار با استیو جابز را داشتند، یک دوست عزیز و مربی مشتاق را از دست داده‌اند.

استیو از خود شرکتی به جای گذارد که فقط خود او می‌توانست، ایجادش کند و روح او برای همیشه در مؤسسه اپل خواهد بود.

در هنگام مرگ دوستان و خانواده جابز در کنارش بودند و او با آرامش درگذشت.

شما حتی اگر یک کاربر ایرانی محصولات اپل باشد و نتوانید از همه قابلیت‌های محصولات اپل استفاده کنید و حتی اگر کاربر هیچ محصول اپل نباشید، تأثیر جابز در زندگی‌تان بایستی کم یا بی محسوس باشد.

آی‌فون و آی‌پد و آی‌پاد و مک و iOS و فروشگاه محصولات اپل، شیوه زندگی و نگرش را در این چند ساله تغییر داده‌اند. مدیریت و تأثیرات جابز بر اپل، نحوه سرگرم شدن، تعامل ما با کامپیوتر، خرید محصولات موسیقیایی و دسترسی ما را به اخبار تغییر داده است.

حتی اگر کاربر محصولات اپل نباشید، باز هم تأثیر جابز از طریق ایجاد حس رقابت و دادن ایده به شرکت‌های رقیب، باز هم در زندگی شما رخ می‌نماید. به راستی بدون آی‌پد، شاهد مطرح شدن چیزی به نام تبلت بودیم و این همه تبلت متنوع را در بازار مشاهده می‌کردیم؟

اما تأثیر جابز بر کسانی که در زندگی‌نامه او تعمق کرده‌اند و همواره سخنرانی‌ها او را دنبال کرده‌اند، از این هم والاتر است.

من در این چند ساله ساعت‌های مدیدی سخنرانی‌ها جابز را با دقت تماشا کرده‌ام و در حرکات و شیوه ارائه محتوای او دقت کرده‌ام، همیشه در خیال حتی ملبس به لباس‌های محبوب جابز، خود را در حال سخنرانی به سبک و سیاق او دیده‌ام و آرزو کرده‌ام که قدرت ومهارتی به مانند جابز، در برقراری ارتباط مؤثر حتی در نشست‌های کوچک داشته باشم.

از سوی دیگر، مداقه در زندگی و کار جابز ما را با تجلی عملی بسیاری از مفاهیم انتزاعی آشنا کرده است: خودباوری، پشتکار، شهامت، عشق به کار و ایده‌پردازی و شاید بهتر باشد بگویم رؤیاسازی.

بله! جابز یک رؤیاساز به تمام عیار بود، او که فرزند یک مهاجر سوری و مادری امریکایی بود، از همان ابتدا، زندگی ساده‌ای را در پیش رو نداشت. حتی مادر و پدر بیولوژیک‌اش، او را نخواستند و بزرگ کردن او را یک خانواده مهربان دیگر قبول کرد.

اما جابز به رغم این آغاز نه چندان خوب، افکار بزرگی در سرمی‌پروراند.

نه! تصور نکنید که جابز هیچگاه در زندگی‌اش دچار تزلزل و سختی در مسیر راهش نشد، زمانی او به عرفان هندی علاقه‌مند شد، زمانی محترمانه عذرش را از اپل خواستند، در آغاز کار او باید در برابر ابرشرکت‌های آن زمان قد علم می‌کرد و خودی نشان می‌داد، در چند سال اخیر هم او در برابر یک بیماری دشوار با شهامت مقاومت کرد و تا آخرین ساعاتی که توانی در بدن داشت، کار را رها نکرد.

برق چشمان استیو، شوق نمایان در حرف‌هایش، نحوه گام برداشتن‌هایش در همایش‌ها و اعتماد به نفس فوق‌العاده و شیوه مدیریت موفق‌اش، را هیچگاه فراموش نخواهیم کرد.

آیا ما به مانند استیو می‌توانیم به ایده‌ها و آرزوهای ذهنی خود وفادار بمانیم؟ آیا رؤیاسازی، تخیل، ابتکار و مفهوم‌سازی در اعماق سلول‌های خاکستری مغز ما، هنوز مجالی برای خودنمایی دارند؟ یا اینکه ترس از جبر جغرافیایی و واهمه از دشواری عملی کردن ایده‌ها و ایده‌آل‌ها چنان دیوارهای بلندی و رسوخ‌ناپذیری هستند که حتی به ما اجازه فکر کردن به یک مبارزه جانانه در زندگی‌مان را نمی‌دهند.

همه تلاش ما باید این باشد که وقتی به انتهای کار نزدیک می‌شویم بتوانیم به مانند جابز با رضایت به پشت سر و مسیری که پیموده‌ایم نگاه کنیم و به جای دریغ و افسوس، به مانند آن ترانه زیبای فرانک سیناترا با خود بگوییم که من در زندگی راه و مسیر خود را رفته‌ام و علیرغم فراز و نشیب‌ها، مبارزه شخصی خود را کرده‌ام.


[ یکشنبه 90/7/17 ] [ 12:37 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

هر چی که بخوای از عکس، داستان، ترفند مو بایل و کامپیوتر،ترفند ایرانسل،بازی،دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس و ....
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 234
بازدید دیروز: 65
کل بازدیدها: 926174