دوست یابی - BABAK 1992
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

BABAK 1992
 
لینک دوستان

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی، تمام دنیا رو گرفته بود.

یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.

مافوق به سرباز گفت: اگر بخواهی می توانی بروی، اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه؟

دوستت احتمالا دیگه مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی!

حرف های مافوق، اثری نداشت، سرباز اینطور تشخیص داد که باید به نجات دوستش برود.

اون سرباز به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد، او را روی شانه هایش کشید و به پادگان رساند.

افسر مافوق به سراغ آن ها رفت، سربازی را که در باتلاق افتاده بود معاینه کرد و با مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت:

من به تو گفتم ممکنه که ارزشش را نداشته باشه، خوب ببین این دوستت مرده!

خود تو هم زخم های عمیق و مرگباری برداشتی!

سرباز در جواب گفت: قربان البته که ارزشش را داشت.

افسر گفت: منظورت چیه که ارزشش را داشت!؟ می شه بگی؟

سرباز جواب داد: بله قربان، ارزشش را داشت، چون زمانی که به او رسیدم، هنوز زنده بود، نفس می کشید، اون حتی با من حرف زد!

من از شنیدن چیزی که او بهم گفت الان احساس رضایت قلبی می کنم.

اون گفت: جیم ... من می دونستم که تو هر طور شده به کمک من می آیی!!!

ازت متشکرم دوست همیشگی من!!!

(حالا بعضی ها هم هستن که حتی یه تلفن هم نمی زنن تا از دوستشون خبری بگیرن!!!)

نظر شما چیه؟


[ چهارشنبه 89/12/4 ] [ 8:29 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
  • ضرب المثلهای به روز شده:

1-سرش بو پیتزا سبزیجات میده       2- آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب

3-پرادو سواری دولا دولا نمیشه      4- پاتو از پارکتت درازتر نکن

5- هری پاتر آخرش خوشه

  • نام همسر در موبایل آقایون:

 بعد1ماه:عزیزم ، بعد2ماه:خانمم، بعد3ماه: همسرم 

بعد1سال:منزل ،بعد2سال: هیتلر ،بعد3سال:عزرائیل
بعد4سال: unknown

  • غضنفر سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی!
  • غضنفر می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!
  • می دونی آماره ازدواج در چه حیوونی بیشتر است ؟ جواب : تو حلزون چون هم خونه داره هم ماشین
  • از غضنفر می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم
  • غضنفر میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه: ما میریم یه دور میزنیم، بر می‌گردیم !
  • غضنفر میره کتابخونه کتابش رو پس میده…خانم کتابدار میگه: خوب کتابش جالب بود؟ 

میگه والا شخصیت زیاد داشت، داستان خاصی هم نداشت…

کتابداره میگه: ای وای پس این شما بودین دفترچه تلفن منو برده بودین؟

  • مهریه در سال 1391 : 124 نان سنگک طرح قدیم
  • زن و مرد جوانی به مناسبت تموم شدن خونه جدیدشون دوستانشون را دعوت کرده بودند.بعد از اینکه تمام خونه را به دوستانشون نشون دادند.

 یکی ازشون پرسید : خونه خیلی قشنگیه مبارکتون باشه ولی چرا تمام اتاقها را گرد درست کرده‌اید.

 مرد جوان جواب داد : راستش را بخواهید قبل از اینکه خونه‌مان را بسازیم مادر زنم بهم گفت: مادر جون تو را ب...ه خدا، فکر یک گوشه از خونه را واسه من هم بکنید.

  • سره سفره عقد عروس بله نمی گفته. داماد یکم فکر میکنه و با صدای بلند می گه: عمو زنجیر باف
  • اطلاعیه وزارت سلامتی: از این پس برای گرفتن بلیت هواپیما علاوه بر ارائه شناسنامه به ارائه وصیت‌نامه هم احتیاج است
  • میدونى معنى (C N G) چیه؟ یعنى : سوخت نداریم جیگر
  • تور ویژه نوروز 90 سواحل زیبای بهشت با پرواز مستقیم بوئینگ 747 ایران ایر *آخرت گشت*  
  • این منم تازه از سره جلسه امتحان بلند شدم همه چیز عادیههیچ چیز غیر طبیعی نمیبینید.

.

.

.

 ایزی لایف پوشاک مخصوص دانشجویان

  • شب عشق است و هر کس دست یار خویش می بوسد، غریبم، بی کسم،من دست غم ،غم دست من بوسد، ولنتاین مبارک
  • همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم ! ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک!!!!
  • گاو و الاغ و اردک ، کبریت و گاز و فندک ، جوجه و مرغ و لک لک ، ولنتاینت مبارک  

[ شنبه 89/11/30 ] [ 8:1 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

غیر از فرهنگ منحرف غرب آن‌هم در دهه‌های اخیر، در تمامی فرهنگ‌ها و ملت‌ها، ارتباط میان زن و مرد بیگانه کم‌وبیش نابهنجار و غیرمتعارف شمرده می‌شود. از اقوام باستانی گرفته تا ادیان گوناگون و جوامع بشری امروزی، هرکدام قوانین و ضوابطی را برای ارتباط بین زن و مرد درنظر می‌گیرند و تعامل خارج از آن ضوابط را ممنوع می‌دانند. دین زندگی‌آموز اسلام نیز در این زمینه احکام و مرزهای ویژه‌ای ترسیم کرده است. اسلام روابط بین دوجنس مخالف را در چارچوب خانواده‌ جایز و خارج از آن ‌را سبب انحراف اخلاقی و فساد فردی و اجتماعی می‌داند. البته این سخن به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و ارتباط‌های متعارف و ضروری کاری، علمی، فرهنگی و... نیست. بلکه در مواردی است که رابطه زن و مرد بیگانه از روابط عادی خارج شده و به‌سوی دوستی و گفت‌وگوهای طولانی کشیده شود.

آرمان‌ها و انگیزه‌ها<\/h3>

آمارها همگی از فرجام ناخوب دوستی‌های میان دختر و پسر خبر می‌دهند؛ بیشتر دختران، با هزاران احساس و آرزو و امید با پسری دوست می‌شوند و با خود می‌اندیشند که این جوان عاشق مرا خوشبخت خواهد کرد یا می‌پندارند پسری که به آن‌ها ابراز علاقه کرده همان فرد ایده‌آل و رویایی آرزوهای آن‌هاست؛ غافل از این‌که در بیشتر پسران انگیزه دوستی و ارتباط، حس کنجکاوی، رقابت‌جویی، فخرفروشی در میان دوستان، ارضای شهوات و خوش‌گذرانی است. چه بسا اگر پسری هم از روی صداقت با دختری دوست شود، معلوم نیست ایا ویژگی‌های اخلاقی و دینی و خانوادگی مناسبی داشته باشد یا نه.

واقعیت و حقیقت<\/h3>

طبق آمارهای به‌دست آمده فقط چهاردرصد دوستی‌های میان دختر و پسر به ازدواج منتهی می‌شود. که البته بیش‌تر همین چهاردرصد هم به طلاق می‌انجامد. تعداد اندکی که بر پایه دوستی‌های خیابانی زندگی مشترک تشکیل داده‌اند، تا یکی دو سال احساس خوشبخت کرده‌اند، ولی در نهایت، در پیچ و خم زندگی به کاستی‌های یکدیگر پی برده و این نکته را دریافته‌اند که ازدواج بر پایه عشقی گذرا و هیجانی چنین پیامدهایی دارد؛ در حقیقت علاقه شدید ابتدایی در آغاز دوستی به آنان اجازه نمی‌دهد تا عیب‌های یکدیگر ببینند.

دختران غافل<\/h3>

بررسی‌ها نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین عوامل فرار دختران از خانه، دوستی و ارتباط با جنس مخالف است. تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از شصت‌درصد دختران فراری پیش از فرار، دوست پسر داشته‌اند و بیش‌تر این دختران به‌وسیله همین دوستان اغفال شده‌اند شگفت این‌جاست که دختران فراری و گرفتار، یا نام واقعی دوست پسر خود را نمی‌دانند یا اگر هم می‌دانند به‌خیال خود برای وفاداری نام او را فاش نمی‌کنند و در خیال واهی خود، بر این باورند که دوست پسرشان به سراغ آنان خواهد آمد.

پسران بد!<\/h3>

شاید به طور کلی بتوان گفت این پسران هستند که برای نخستین بار به‌صورت مستقیم با دخترها ارتباط برقرار می‌کنند، اما روش‌های این ارتباط متفاوت است روش‌هایی هم‌چون:

1. آشنایی به‌وسیله یکی از دوستان هم‌جنس

2. آشنایی اتفاقی از طریق تلفن، پارک،...

3. زیر فشار تحقیر دوستان بر ناتوانی در جلب نظر یک پسر و همسان‌سازی با همسالان

4. ...

بنابراین تحریک و ترغیب هم‌سالان را می‌توان یکی از عوامل مهم این ارتباط‌ها دانست. در ادامه به چند نمونه حقیقی از این ارتباط‌ها اشاره می‌کنیم:

نمونه اول<\/h3>

رؤیا دختری شانزده‌ساله است که به همراه دوست پسر خود از یکی از شهرستان‌ها به تهران آمده، و در ترمینال جنوب تنها و بی‌سرپناه دستگیر شده است.

از او می‌پرسم که برای چه به تهران آمدی؟

می‌گوید: با نامزدم! آمدیم تهران عقد کنیم و با هم کار کنیم و زندگی خوبی را درست کنیم. می‌گویم: از نامزدت خبر داری؟ می‌دونی الان کجاست؟

درحالی‌که گریه می‌کند و اشک‌هایش آرام و قطره‌قطره روی گونه‌هایش می‌ریزد، می‌گوید: چند روز پیش که با دوستم تلفنی صحبت می‌کردم، می‌گفت که با دخترخاله‌اش عقد کرده و قرار است چندماه دیگر عروسی کنند. می‌گویم: پس معلوم می‌شود که چندان هم به تو علاقه نداشته. شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و پاسخی نمی‌دهد.

می‌گویم: چطور با هم آشنا شدید؟

می‌گوید: یک‌بار که به خانه دوستم رفته‌ بودم با او آشنا شدم و پس از چندبار که او را دیدم، مرا به خانه‌اش دعوت کرد و به هم علاقه‌مند شدیم و قرار فرار و ازدواج گذاشتیم.

نمونه دوم<\/h3>

فریبا با وجود آن‌که به عقد پسرخاله‌اش درآمده، به هنگام گردش با چند پسر دستگیر شده است. او با یکی از این پسرها ارتباط داشته است. وقتی به او می‌گویم تو که عقد کرده بودی، چرا با دیگران دوست شدی و چرا دست به این اعمال خلاف زدی؟ می‌گوید: پسرخاله‌ام به درد نمی‌خورد. می‌گویم: از کجا می‌‌دانی؟ می‌گوید: او فقط سرگرم کار است. از دنیا و لذت‌هایش چیزی سرش نمی‌شود.

می‌گویم: خوب از اول با اون عقد نمی‌کردی یا وقتی فهمیدی طلاق می‌گرفتی. دیگر چرا تن به این ارتباط‌ها دادی؟ می‌گوید: اولش نمی‌فهمیدم توی دنیا چه می‌گذرد. خر بودم. بعد که توسط سمانه با افشین آشنا شدم، فهمیدم تو دنیا چه خبره و من چقدر احمق بودم که با یک پسر پاپتی عقد کرده‌ام، با این‌کارم می‌خواستم پسرخاله‌ام من را طلاق بده تا با افشین ازدواج کنم!

می‌گویم: افشین الآن کجاست از اون خبر داری؟ می‌گوید: زرنگی! می‌خواهی جایش را بفهمید تا دستگیرش کنید. می‌گویم: من که پلیس نیستم. راستش را بگو اصلا می‌دونی کجاست یا نه؟

گریه‌اش می‌گیرد و می‌گوید: نمی‌دونم. مخفی شده، فرار کرده، نمی‌دونم کدوم گوریه و... تازه بغضش می‌ترکه و دست‌هایش را روی صورتش می‌گذارد و شروع می‌کنه های‌های گریه‌کردن. وقتی کمی آرام می‌شود، می‌گوید: سمانه چندبار رفته در خانه‌شان، من هم دو بار زنگ‌زده‌ام که پدرم و بهزیستی موافقت کرده‌اند که مرا به عقد او در آورند، ولی افشین خودش را آفتابی نمی‌کند و اصلا از او خبری ندارم.

یک‌کلمه حرف حساب<\/h3>

شما دختر جوان! ایا می توان به پسری که در خیابان و کوچه یا در جشن‌ و مهمانی با چشم‌چرانی فراوان شما را پیدا کرده، و با نامه یا تلفن با شما ارتباط برقرار نموده، اعتماد و اطمینان کرد؟ ایا باید فریب چرب‌زبانی‌ها و وعده‌های پوچ او را خورد؟

چه تضمینی برای این نوع ازدواج‌ها وجود دارد؟ بر فرض که این روابط و آشنایی‌ها زمینه‌ای برای ازدواج باشد، از کجا می‌توان یقین کرد که بعدها با ده‌ها نفر دیگر رابطه‌ای برقرار نکند؟ و صدها پرسش دیگر...


[ شنبه 89/5/30 ] [ 5:14 عصر ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]

یکی از مباحث بسیار مهم در مسائل اجتماعی، میزان و نحوه ارتباط انسانها و به عبارتی، دوستیها و روابط دوستانه با یکدیگر است. انسان از انتخاب دوست ناگزیر است و محتاج به دوست. نکته‎ مهم در این میان، تأثیر بسیار زیاد دوست بر شخصیت انسان است که در ایات قرآن کریم و روایات معصومان علیهم‌السلام، به این موضوع اشاره شده است.
در سوره فرقان خداوند حال برخی ظالمان را این‌گونه بیان می‎دارد: ‹‹(روز قیامت) روزی است که می‎بینی ظالم (از شدت حسرت) دست خود را می‌گزد و (می‎گوید:) ای‌کاش با فلان شخص دوست نمی‎شدم!››
امیر المؤمنان سلام الله علیه می‎فرماید: کسی که شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه کنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست، ولی اگر دوستان وی بر غیر دین خدا بودند پس بدانید که او نیز هیچ بهره‎ای از دین خدا ندارد1.
در مورد دوست، در احادیث مطالب زیادی بیان شده، اما در این گفتار به فضل خداوند متعال با استفاده از ایات نورانی قرآن کریم، برخی شرایط و ملاکهای انتخاب دوست را بیان می‎داریم.

1.ایمان

از نگاه قرآن کریم میزان شخصیت انسانها رابطه مستقیمی با اعتقادات آنها دارد. کسی که از گوهر با عظمت ایمان بی‎بهره باشد، شخصیت وی در حدی نخواهد بود که ارزش رفاقت و دوستی را داشته باشد تا انسان بخواهد طرح دوستی با چنین کسی بریزد:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنْ الْحَقِّ ممتحنه/1 ؛ ای کسانی که ایمان آورده‎اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید. شما به آنان اظهار محبت می‎کنید؛ در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده، کافر شده‎اند.

2.احترام به مقدسات و مسائل دینی

یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنْ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ … وَإِذَا نَادَیتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا مائده/ 57ـ 58 ؛ ای کسانی که ایمان آورده‎اید! افرادی که ایین شما را به باد استهزا و بازی می‌گیرند ـ از اهل کتاب و مشرکان ـ ولی خود انتخاب نکنید… آنها هنگامی که (اذان می‎گویید و مردم را) به نماز فرامی‎خوانید، آن را به مسخره و بازی می‎گیرند.
در این دو ایه‎ شریف خداوند صراحتاً از دوستی با کسانی که دین مسلمانان را به باد سخریه و استهزا می‎گیرند، نهی فرموده است و به عنوان مثال و ذکر مصداق، بحث اذان را مطرح می‎فرماید.2

3. راستگویی

یکی از مصادیق مهم اخلاق در زندگی انسان، صداقت و راستگویی است؛ چرا که در حقیقت دروغ خود نوعی نفاق است و در ایات و روایات بسیار مذموم شمرده شده است و حتی در برخی از روایات کلید تمامی گناهان، دروغ بیان شده است.3 در رفاقت و دوستی نیز انسان یکی از ملاکهایی که باید در نظر داشته باشد، صداقت و راستی دوست است:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ توبه/ 119؛ ای کسانی که ایمان آورده‎اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.
در تفسیر این ایه شریف آمده است: «صداقت شرط و ملاک اساسی دوستی است و اگر به دوست و همراه انسان، صدیق گفته شده است، به‌خاطر صداقت او در رفتارش با دوست خود است».

4.دوستی دوطرفه

اگر انسان قصد دوستی با کسی را دارد، باید ببیند که ایا طرف مقابل هم متمایل به این دوستی هست یا نه؟
هَا أَنْتُمْ أُوْلَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا یحِبُّونَکُمْ آل‌عمران/ 119؛ شما کسانی هستید که آنها را دوست می‎دارید، اما آنها شما را دوست ندارند.
آری، اگر دوستی یک‌طرفه باشد، باعث ذلت و خواری می‎گردد و هرگز برای انسان سودمند نخواهد بود
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی
که یک سـر مهـربـونی دردسـر بی

5.هماهنگی ظاهر و باطن

همیشه افرادی در جامعه وجود دارند که هزار رنگ‎اند؛ یعنی با هر کسی همان‌گونه سخن می‎گویند وبرخورد می‎کنند که او می‎پسندد و هیچ هدف خاصی را دنبال نمی‎کنند و به هر رنگی که منافع مادی‎شان اقتضا کند، درمی‎ایند که خطر این افراد نیز بسیار زیاد است.
وَإِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیکُمْ الْأَنَامِلَ مِنْ الغَیظِ آل‌عمران/ 119؛ و هنگامی که شما را ملاقات می‎کنند، (به دروغ) می‎گویند: ایمان آورده‎ایم، اما هنگامی که تنها می‎شوند، از شدتِ خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‎گزند.

6. خیرخواه بودن

خداوند متعال در قرآن کریم مؤمنان را از دوستی با برخی گروهها همانند اهل کتاب، کفار و منافقین برحذر می‎دارد و تعدادی از خواسته‎ها و انگیزه‎های شوم و پست آنان را این‌گونه بیان می‎فرماید:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکُمْ لَایأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَاعَنِتُّمْ آل‌عمران/118؛ ای کسانی که ایمان آورده‎اید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید؛ آنها از هر گونه شر و فسادی درباره‎ شما کوتاهی نمی‎کنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید.

7.خوش اخلاقی

یکی از دستورهای دین مبین اسلام، خوش اخلاقی با دیگران است که جایگاه بسیار والایی را داراست. خوش اخلاقی ،هم دوستیها را پایدار می‎سازد و هم در جذب دیگران به سمت خود تأثیر فوق العاده‎ای دارد:
ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَینَکَ وَبَینَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِی حَمِیمٌ فصلت/ 34؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی می‌کند، گویی دوستی گرم و صمیمی است.
در مقابل، تحمل نکردن دیگران و تندخو بودن، باعث می‎شود آنان از اطراف انسان پراکنده شوند؛ حتی اگر انسان، بهترین مخلوقات و پیامبر باشد:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ آل‌عمران/ 159؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان (=مردم) نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‎شدند.

8.طرح دوستی با جنس مخالف ممنوع

یکی از نیازهای انسان که در دوران جوانی ظهور و بروز پیدا می‎کند، ازدواج است که در قرآن کریم از جنبه‎های متفاوتی مورد بحث قرار گرفته است. در این زمینه یکی از موضوعاتی که قرآن کریم تأکید زیادی بر آن دارد، پاک بودن پسر و دختر قبل از ازدواج است: مُحْصَنَاتٍ غَیرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ نساء/25 ؛پس آنها (زنان پاکدامن از بردگان) را با اجازه‎ صاحبان آنان تزویج نمایید و مهرشان را به خودشان بدهید، به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه به‌طور آشکار مرتکب زنا شوند و نه دوست پنهانی بگیرند.
مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ مائده/5 ؛ و زنان پاکدامن از مسلمانان و زنان پاکدامن از اهل کتاب حلال‌اند، هنگامی که مهر آنان را بپردازید و پاکدامن باشید، نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید.
در این دو ایه خداوند از طرح دوستی با جنس مخالف نهی فرموده است. در ایه‎ اول سخن از ترک دوستی دختران با پسران است و در ایه‎ دوم ممنوع بودن دوستی پسران با دختران مطرح شده است.
در مورد این دو ایه 3 نکته قابل دقت است:
1.«أخدان» جمع خِِدن، به معنی دوست است؛ اما دوستیهایی که دو ویژگی دارند: یکی اینکه پنهانی هستند و دیگری اینکه منشأ این نوع دوستیها شهوت و هوای نفس است.
2.علت جمع آمدن کلمه »أخدان« در ایه این است که وقتی کسی برای فحشا و از روی شهوت دوست برمی‎گزیند، به یکی یا دوتا قانع نخواهد بود؛ چرا که نفس انسانی وقتی به دنبال شهوات و خواسته‎های خود برود، حد توقف ندارد»4
3.در این‌گونه دوستیها صداقت نیست؛ چرا که قرآن دوستیهایی را که بر اساس صداقت باشد، »صدیق« می‎نامد و تعبیر به خدن فقط در این دو ایه آمده است.

9.سربلندی در آزمایشها

همیشه گفتار انسانها و ظاهر آنان با عمل و باطن آنها مطابق نیست و برای کشف حقیقت یکی از بهترین راهها امتحان و آزمایش است؛ همان‌گونه که خداوند در برخی موارد به مؤمنان دستور به امتحان و آزمایش داده است تا زمینه برای تصمیم‎گیری صحیح فراهم شود:
یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمْ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِایمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ ممتحنه/10 ؛ ای کسانی که ایمان آورده‎اید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما ایند، آنها را آزمایش کنید ـ خداوند به ایمانشان آگاه‎تر است ـ هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را به‌سوی کفار بازنگردانید.
بنابراین با توجه به حساس بودن بحث دوستی، وظیفه‎ای که انسان در موضوع انتخاب دوست بعد از احراز شرایط فوق دارد، این است که با آزمودن دوستِ خویش، صداقت و واقعی بودن و ساختگی نبودن آن شرایط را به دست آورد.

راههای آزمایش دوست

در روایات ما چند معیار برای تشخیص حقیقی بودن اعمال و رفتار دوست بیان شده است که به تعدادی از آنها اشاره می‎کنیم:
حساسیت نسبت به نماز اول وقت؛
امانتداری؛
مضایقه نکردن از داراییهای خود و دوست را شریک مالی خود دانستن؛
سه بار عصبانی کردن او (اگر در اوج عصبانیت از حدود دوستی تجاوز نکرد، شایسته‎ی دوستی است)؛
میزان همراهی با دوست هنگام بروز سختیها و مشکلات.
نکته‎ای که در این قسمت شایان ذکر می‌باشد، این است که این آزمایش در مراحل اولیه‎ انتخاب دوست باید انجام شود تا انسان از دارابودن شرایط دوستی به اطمینان برسد و این‌گونه نیست که انسان همیشه و در همه‎ حالات و موقعیتها در صدد آزمایش دوستش باشد. بنابراین وقتی به اطمینان دست یافت، دیگر نیازی به آزمودن دوست نیست.


[ سه شنبه 89/4/1 ] [ 10:46 صبح ] [ بابک باباپور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

هر چی که بخوای از عکس، داستان، ترفند مو بایل و کامپیوتر،ترفند ایرانسل،بازی،دانلود فیلم و آهنگ، اس ام اس و ....
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 906209